پسر ناز مامانیپسر ناز مامانی، تا این لحظه: 9 سال و 5 ماه و 22 روز سن داره

پسرم دنیای من

پسرم سه ماهه شد...

1393/11/26 19:29
نویسنده : مامان کورش
2,468 بازدید
اشتراک گذاری

پسر خوشگلمبوس،عزیز دل مامان امروز سه ماهگیتو تموم کردی و وارد ماه چهارم شدی. نمی دونی تو این چهار ماه چقدر زندگیمونو شیرین تر کردی، نمی دونی از هر لحظه ی بودن با شما چقدر لذت میبریم. انگار زندگیمون یه رنگ تازه به خودشگرفته. همه چی قشنگ تر از اونی که بود شده. هر روز هزار بار خدا رو به خاطر داشتنت شکر می کنم .شما زیباترن، باهوش ترین، دوست داشتنی ترین و بهترین فرزندی هستی که خدا می تونست بهمون بده. این که بگم چقدر دوستت داریم چقدر برامون عزیزی قابل توصیف نیست.

 

توی این ماهی که گذشت خیلی کارا با هم کردیم.یکیش این بود که من یه روز دستاتو گرفتم و بهت یاد دادم که خودتو بلند کنی و بشینی اوایل برات سخت بود و نمی تونستی گردنتو بالا نگه داری اما حالا این کارو حسابی بلدی تا دستاتو میگیرم سریع خودتو می کشی بالا و میشینی و شدیدا به این کار علاقه داری جدیدا هم یاد گرفتی وقتی می گذارمت زمین ارنجتو به زمین فشار میدی و سر و گردنتو میاری بالا: یعنی دستمو بگیرین تا بشینمخندونک. ولی هنوز واسه نشستنت زوده واسه همین زیاد دوست ندارم این کارو بکنی میترسم به مهره های کمرت فشار بیاد اما شما شدیدا اصرار به نشستن داریسکوت. هر وقت گریه کنی تا دستتو بگیرم و بشینی ساکت میشی و می خندی. جالب این جاست بعد نشستن دست منو که تو دستته می کشی طرف دهنتو و می خوای دستمو بخوری خنده، شیطون بلای من.

قبلنا به عروسکای تشک بازیت توجه نمی کردی و اصلا نگاهشون نمی کردی کلا نسبت به اسباب بازی عکس العمل نشون نمی دادی. اما این ماه اول با طوطی و بعدش با فیلی حسابی دوست شدی اینم عکسش :

اما تمساحشو اصلا دوست نداری خطاو هر بار می بینیش اول غر میزنی و بعد گریه می کنیniniweblog.com. نمی دونم چرا از تمساح بیچاره بذت میاد!!! اوایل باهاشون حرف میزدی بعدا یاد گرفتی بهشون ضربه بزنی تا تکون بخورن و الان دستتو میبری طرفشونو می خوای بگیریشون.

وقتی برات کتاب می خونم عکسای کتابارو نگاه می کنی و باهاشون حرف میزنی.

وقتی اشیا رنگی رو جلوی چشات می گیرم  و به چپ و راست و بالا و پایین حرکت می دم و برات آواز می خونم بلا فاصله اون شیء  رو با چشات دنبال می کنی.این کار برای تقویت بینایی و حافظه ت خیلی مفیده.

وقتی باهات حرف میزنم اول شروع می کنی به خندیدن و حسابی خودتو لوس می کنی و بعد که می بینی چیزی نمی گم شروع می کنی به حرف زدن با من و حسابی به زبون شما با هم حرف میزنیم و درد و دل می کنیم و کلی بهمون خوش می گذرهبغل.

رابططه ت با بابایی حسابی خوبه و دوتاییکلی بهتون خوش می گذره،اینم عکساش:

بابایی عاشق اینه که شما واسش پیشی بشی،خداییش خیلی بامزه میشیخندونک:

اواخر این ماه یاد گرفتی وقتی دستتو میبری طرف اشیا انگشتاتو باز کنی و اشیای نازکو تو دستت میگیری.اینم اولین بار که عروسکو گرفتی دستت (البته اینجا خیلی بد اخلاق بودی و همش غر میزدیخطا):

البته هر چی که تو دستت بگیری رو سریع میبری سمت دهنت و میخوای بخوریش،شکموی منniniweblog.com.

یه کار دیگه هم که کردی و من و بابا رو کلی ذوق زده کردی این بود که یه بار وقتی باهات بازی می کردم شروع کردی به قهقه زدن البته با صدای آروم و خیلی کوتاه اما چند روز پیش وقتی بابایی خرسای بالای تختتو با دستش تکون میداد حسابی ذوق میکردی و از ته دل با صدای بلند قهقه میزدی.

این ماه خیلی از بازی های کتابه بازی معجزه می کند رو با هم بازی کردیم.شما بیشتر بازیاشو دوست داری و کلی بهت خوش می گذره وقتی بازی می کنیم.

وقتی بابایی از سر کار میاد اول قبل از این که ببینیش اسمتو صدا میزنه شما یه لحظه مکث می کنی و حالت متعجب به خودت می گیری بعد وقتی بابایی رو میبینی از ته دل آنچنان ذوق می کنی و می خندی که آدم قند تو دلش آب میشهniniweblog.com.

وقتی خیلی ذوق می کنی زبون در میاریزبان.

دستاتم جدیدا حسابی میخوری:

راستی حسابی اهل گردش و تفریحیniniweblog.comاین ماه یه بار رفتیم سیتی سنتر و کلی گشتیم که شما اصلا گریه نکردی و تمام مدت تو کالسکه ت داشتی چراغای سقف اونجا رو نگاه میکردی niniweblog.com.اون روز توی نگارخونه نمایشگاه نقاشی بود با بابایی داشتیم تابلو ها رو نگا میکردیم که یهو چند تا عکاس اومدن و از شما و تابلو ها کلی عکس گرفتن. آخه تو بغل بابایی خیلی دوست داشتنی و بامزه همه جا رو نگاه می کنی آدم دوست داره درسته قورتت بده. یه روزم رفتیم خیابون نظر  کلی گشتیم بازم تو بغل بابایی داشتی مردمو نگاه می کردی و حسابی بهت خوش گذشت یه روزم رفتیم سمت رودخونه چون روز قبل بارون باریده بود هوا عالی بود و حسابی گرم بود شما تا آفتاب بهت خورد خوابت برد،پیشیه خودمی قربونت برم من آخه. خلاصه وقتی بیرون می گردیم حسابی بهت خوش میگذره:

پسندها (12)

نظرات (13)

مامانيه نيكا
27 بهمن 93 16:03
سلام عزيزم ماشالله هزار ماشالله خيلي پسرت خوشگل و تو دل برو هست خدا واست حفظش كنه ... اسمشم خيلي خيليييييي قشنگه صحفه ني ني وبلاگ رو كه باز كردم نميدونم چي شد دستم رفت رو وبلاگ شما و وقتي عكس گل پسريتو ديدم كلي ذوقش كردم و دلم نيومد نظرمو نگم... از طرف من ببوس اون صورته ماهشو
مامان کورش
پاسخ
ممنونم عزیزم،شما لطف دارین . دختر شما هم هزار ماشالا خیلی شیرین و دوست داشتنیه
آبجی فاطمه
27 بهمن 93 21:39
3ماه شدنت مبارک.عزیزم.چقدر خوشمزه وخوردنی هست این گل پسر.با تبادل لینک موافق هستید؟با اجازه من وبلاگ پسرتو لینک کردم
مامان کورش
پاسخ
مرسی گلم.بله حتما ،ما هم لینکتون کردیم
مامان هدی
28 بهمن 93 13:44
جاااااااااااان. خدا هزار مرتبه شکر برای این نعمت هایی که به ما دادی. هزار ماشالله خوردنی شده حسااااااااااااااابی
مامان کورش
پاسخ
مرسی خاله جون
نیلوفر
29 بهمن 93 18:04
سلام جگر طلا سومین ماهگردت مبارک باشه،قربون قیافه ماهت بشم من شیرین عسل یه عالمه بوس
کیان
30 بهمن 93 14:00
خاله لوپای کورش جون منو نکشید خراب بشه تورو خدا آروم تر راستی اون عکس های بابایی با کورش جون تو تخت خواب خیلی باهاله تورو خدا بزرگشم تو وبلاگ بزارید. اگه وضعیت موهای سر بابا پیمان من هم ایقدر داغون نبود من هم حتمی چند تا عکس اون شکلی تو وبلاگ می گذاشتم. راستی مامانی نو مطالبی رو که راجع به بازی با کودک بود رو تو وبلاگتون خوند خیلی خوشش آمد دستتون درد نکنه
مامان کورش
پاسخ
نگران نباش خاله محکم نمی کشیم.چشم حتما عکسشونو می گذارم دوباره.خوشحالم که مطالب براتون مفید بوده
مامان مریم
30 بهمن 93 15:38
سلام عزززززیزم مبارک باشه سومین ماهگردت خوشمزه خاله قربونت بشه انقذر نازی عزیزم الی جون اگه میشه اسم نویسنده کتاب بازی معجزه میکند را بهم بگو تا بتونم بخرم
مامان کورش
پاسخ
عزیزم اسم نویسنده شو نمی دونم من از اینترنت اتفاقی پیدا کردم .نمی دونم کتابش تو ایران موجود هست یا نه.اسم کتابو سرچ کنید مطالب کتابو میاره.
نیلوفر
1 اسفند 93 12:41
سلام هزار هزار ماشالا به این گل پسریه باهوش و دوست داشتنی،فداش بشم که شکل پیشی میشه پیشی موشی یه عالمه میبوسمت
مامان رخساره
3 اسفند 93 14:19
مبارک مبارک سه ماهگیت مبارک نازنازیییییییییی با لپای گل پسری این کارا رو نکنین میام میزنمیتون هااااا خدا حفظش کنه فقط میتونم بگم از ثانیه ثانیه اش لذت ببرید
مامان کورش
پاسخ
]چیکار کنیم می خواست اینقدر تپلی نباشه.مرسی خاله جون
مامی پدرام فینگیل
4 اسفند 93 15:37
مبارکه عزیزم خیلی ناز شدی عزیز خاله
مامان کورش
پاسخ
ممنونم خاله جون
ترکان
5 اسفند 93 13:45
سلام.خوبین؟واااااای ماشالا کوروش جون خیلیییی نازه خدا حفظش کنه.سه ماهگیش مبارک.من همه وبلاگتونو خوندم فقط چند تاشون رمز داشتن.به منم رمز میدین؟
مامان کورش
پاسخ
مرسی عزیزم شما لطف دارین
صبا
5 اسفند 93 14:47
سلام من اتفاقی با وبت آشنا شدم چه پسر نازی داری ماشاالله چشم بد ازش دور باشه خوشحال میشم بهم سر بزنی عزیزم
مامانی
6 اسفند 93 13:45
3ماهگیت مبارک خاله ماشاا...چقدرنازززززززی
مامان کورش
پاسخ
ممنونم خاله جون
افسانه
13 اسفند 93 18:43
سه ماهگیه پسر ناز مبارک باشه ماشالله چه پسر جیگری شده ایشالله تندرست و شاد باشه پسمل طلا . مامانش بوسش کن از طرف من